خ۲

خبر چین

کارگردان:  نصرت الله زمردیان

فیلم نامه نویس: سیروس تسلیمی

مدیر فیلمبرداری: وحید فیروز

صدا: حسین مصیبی

عکس: حسین ملکی

جلوه های ویژه: رضا قومی

تدوین گر: حسن مصیبی

موسیقی: انتخابی

طراح گریم: غلام رضا خرسند

بازیگران: عزت الله مقبلی، عنایت بخشی، کاظم افرندنیا، سیروس تسلیمی، کتایون ریاحی، علی اصغر قزلباش، مهری ودادیان

تهیه کننده: سید محسن وزیری

محصول: کارگاه فیلم اندیشه

سال ساخت: 1366

زمان: 96 دقیقه

 

خلاصه داستان:

اصغر زاغی کارگر پشت صحنه یکی از تئاتر های لاله زار برای اعاشه خانواده و مداوای پسر افلیجش در تنگنا قرار دارد. دوست او، یعقوب شله، خبر چین ساواک است. اصغر که کبوتر باز است روزی در تعقیب کبوترهایش به خانه ای تیمی در همسایگی خود پی می برد. او که نمی خواهد خبر را با واسطه یعقوب ارزان بفروشد، اما در می یابد که کارمندان ساواک قصد دارند اطلاعات را به حیله از چنگ وی در آورند و به نام خود گزارش کنند. اصغر به کمک همسرش شخصی را که به خانه تیمی رفت و آمد دارد از چنگ ماموران نجات می دهد، و عاقبت، ماجرا را با اعضای آن خانه در میان می گذارد و به کمک آنها، موقعی که پلیس محله را به محاصره در آورده، از مهلکه می گریزد.

 


خداحافظ رفیق

کارگردان: امیر نادری

فیلمنامه: امیر نادری، ناصر نویدر

مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست

تدوین: علیرضا زرین دست

موسیقی: اسفندیار منفردزاده

بازیگران: سعید راد، زکریا هاشمی، وجستا، جلال پیشوائیان، ایرن، میرمحمد تجدد، مهری ودادیان

سال ساخت: 1352


خلاصه داستان:

ناصر پس از مرخص شدن از زندان به سراغ دوست قدیمی اش خسرو می رود. آن دو به همراه جلال تصمیم می گیرند تا به یک جواهرفروشی دستبرد بزنند. آنها شبانه نقشه خود را عملی می کنند و با سوراخ کردن کف یکی از اتاق های مسافرخانه ای که بالای جواهرفروشی است مقداری جواهر می دزدند. ابتدا جلال به ناصر نارو می زند و بعد خسرو با مضروب کردن جلال کیف حاوی جواهرات را به خانه نامزدش پروانه می برد. ناصر و جلال سراغ خسرو می روند و در خانه نامزدش با او درگیر می شوند. کیف جواهرات به دست جلال می افتد. اما قبل از آن که موفق به فرار شود به دست ناصر کشته می شود. ناصر که قصد دارد با قطار به جنوب برود در ایستگاه راه آهن با خسرو روبرو می شود. ناصر با ضربه چاقو خسرو را از پا در می آورد و خودش با گلوله پلیس زخمی می شود.

خسوف

کارگردان: رسول ملاقلی پور

فیلمنامه: رسول ملاقلی پور

مدیر فیلم برداری: حسین جعفریان

تدوین گر: رسول ملاقلی پور

موسیقی: محمد رضا علیقلی

صدا: پرویز آبنار، جواد مقدس

طراح صحنه: رسول ملاقلی پور

عکس: شاپور پور امین

طراح گریم: رضا رادمنش، فتانه بهرام پور

بازیگران: محمد علی کشاورز، بهزاد بهزاد پور، فریبا کوثری، فریبرز عرب نیا، عباس موسوی، محمود بصیری، حسن کاخی، هوشنگ قوانلو، جعفر بزرگی

تهیه کننده: غلام حسن بلوریان، رسول ملاقلی پور، صادق جلالی

سال ساخت: 1371

زمان: 87 دقیقه

 

خلاصه داستان:

خسرو چند قاچاقچی اشیای عتیقه را با وانت به گورستان می برد تا آنها جسد مومیایی شده زنی را از گور در آورند. خسرو در مسافر خانه ای به سارا بر می خورد که به جسد شباهت دارد. سارا از خسرو می خواهد که او را در یافتن شوهرش کمک کند. شوهر سارا قرار است شب هنگام به مسافر خانه بیاید، اما صاحب مسافر خانه مانع از ماندن زن در آنجا است. خسرو با سارا به کاروانسرای قاچاقچی ها می رود، اما کسی را در آنجا نمی یابد. در مسافر خانه نادر، برادر سارا، و پسر عمویش فریبرز، که به سارا علاقه مند است، و عمویش فتاح به انتظار سارا نشسته اند. فریبرز و نادر با خسرو گلاویز می شوند. اما با دخالت مردم سارا به همراه خسرو می گریزد و به خانه پیرزنی پناه می برند. فریبرز و نادر به کمک پلیس به خانه پیرزن وارد می شوند و سارا را با خود می برند اما سارا از دست آنها می گریزد و از خسرو می خواهد تا او را به گورستانی در خارج شهر برساند.

نادر و فریبرز و فتاح آن دو را تعقیب می کنند با یافتن شناسنامه سارا در می یابند که موضوع ازدواج او صحت دارد. اتومبیل آنها با وانت خسرو تصادف می کند و وانت از جاده منحرف می شود. در گورستان نادر اعتراف می کند که شوهر سارا را به قتل رسانده و همان جا دفن کرده است. فریبرز خود را از معرکه کنار می کشد و با آتش سیگار او اتومبیل فتاح در آتش می سوزد. سارا و خسرو از محل حادثه دور می شوند.

 


خشت و آینه

نویسنده و کارگردان: ابراهیم گلستان

مدیر فیلمبرداری: سلیمان میناسیان

تدوین: ابراهیم گلستان

دستیار کارگردان: زکریا هاشمی

بازیگران: زکریا هاشمی، مهری مهرنیا، تاجی احمدی، غفار حسین پور، جلال مقدم، مسعود فقیه، پرویز فنی زاده، منوچهر فرید، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، گلی بزرگمهر، پری صابری، اکبر مشکین

سال ساخت: 1344


خلاصه داستان:

زنی کودکش را در تاکسی هاشم می گذارد و می گریزد. هاشم به دنبال زن می رود. اما او را پیدا نمی کند. هاشم کودک را به کافه می برد و با دوستانش درباره سرنوشت کودک مشورت می کند. او به رغم توصیه دوستانش به کلانتری می رود و افسر نگهبان از هاشم می خواهد که به پرورشگاه یا دادگستری مراجعه کند. هاشم بچه را همراه نامزدش تاجی، که خدمت کار کافه است به خانه می برد و تاجی از بچه مراقبت می کند و به او علاقمند می شود. صبح روز بعد هاشم بچه را به پرورشگاه می سپارد و تاجی در اعتراض به هاشم به پرورشگاه می رود. اما با عده زیادی بچه پرورشگاهی روبه رو می شود. قبل از خارج شدن تاجی از پرورشگاه هاشم با تاکسی خود آن جا را ترک می کند.

خط آتش

کارگردان: سید علی سجادی حسینی، سید فرید سجادی حسینی

تهیه کننده: مؤسسه خدمات سینمایی یاران فیلم

فیلم نامه نویس: علی کفاش عراقی

مدیر فیلمبرداری: حسین ملکی

تدوین گر: روح الله امامی

موسیقی: محمد رضا علیقلی

طراح صحنه: حسن سجادی حسینی

عکس: محمد فوقانی

جلوهای ویژه: اکبر محمدی،‌داود رسولیان

طراح گریم: عبدالله اسکندری

بازیگران: احمد نجفی، داود رشیدی، حسین ملاقاسمی، داود رسولیان، جمشید جهان زاده، نادیا دلدار گلچین، سیامک اطلسی، علی کفاش عراقی، اکبر ظفرنیا، حمید طالقانی

محصول: مؤسسه خدمات سینمایی یاران فیلم

سال ساخت: 1373

زمان: 90 دقیقه

 

خلاصه داستان:

یک گروه پنج نفره از تکاوران ایرانی برای انجام عملیات برون مرزی به خاک عراق وارد می شوند. آنها در بدو ورود با عده ای از نظامیان عراقی برخورد می کنند که دو اسیر ایرانی را شکنجه می دهند. با دخالت و درگیری تکاوران به قصد نجات دو اسیر، نظامیان عراقی تار و مار می شوند اما یکی از دو اسیر نیز به شهادت می رسد. در ادامه ماجرا، عملیاتی برای انهدام یک پل صورت می گیرد که در نتیجه آن، افراد به محاصره نیروهای ارتش عراق در می آیند. در این حادثه یک سرهنگ عراقی از مخالفان رژیم صدام، به کمکشان می آید و از مهلکه جان سالم به در می برند. بدین ترتیب گروه تکاروان، برای انجام عملیات اصلی که انهدام یک سایت ماهواره ای است، دست به کار می شوند و پس از موفقیت در بمب گذاری محل مورد نظر، بار دیگر خود را در محاصره نیروهای دشمن می بینند. در این ماجرا نیز با فداکاری یکی از تکاوران، دیگر اعضای گروه نجات پیدا می کنند و پس از تعقیب و گریز، سرانجام در یک نبرد نابرابر تکاوران با جانبازی و رشادت موفق می شوند خود را به هلیکوپتر فرمانده نیروهای مهاجم عراق برسانند و به سوی وطن پرواز کنند.

 

خط پایان

کارگردان: محمد علی طالبی

فیلم نامه نویس: سید غلام موسوی، محمد علی طالبی، بر اساس داستانی از محمد علی سپانلو

مدیر فیلم برداری: داریوش عیاری

عکس: رضا نبوری

تدوینگر: روح الله امامی

موسیقی: محمد رضا علیقلی

طراح گریم: غلام حسین اسپهدان

بازیگران: ایرج طهماسب، پرویز پور حسینی، حمید جبلی، بهزاد رحیم خانی، فهیمه راستکار، ناصر گیتی جاه، رامتین دانش، مرجان مدرسی، سعید نیوندی

محصول: سازمان سینمایی ایفا

سال ساخت: 1364

زمان: 94 دقیقه

 

خلاصه داستان:

خلیل سمندر کارگر یک کارگاه تولیدی شیفته دوچرخه سواری و عضویت در باشگاه ایران جوان است. او با وساطت هوشنگ رئیس باشگاه ایران جوان به عنوان ذخیره وارد باشگاه و در مسابقه ای اول می شود. اما به دلیل ناراحتی قلبی از شرکت در مسابقات آسیایی باز می ماند. در همین زمان قراب رئیس باشگاه کاخ که وابسته به دربار است، با اتومبیل محمدی را مصدوم می کند. او به دلیل ضربه مغزی بستری می شود. خلیل سمندر و دوچرخه سواران باشگاه ایران جوان برای تامین هزینه درمان او مسابقه ای ترتیب می دهند. در این مسابقه خلیل از رقیب خود، که برای باشگاه کاخ رکاب می زند، پیشی می گیرد.

 

جوایز:

  • لوح زرین بهترین نمونه فیلم از چهارمین جشنواره فیلم فجر 1364

 

خط قرمز

نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی (براساس فیلمنامه شب سمور نوشته بهرام بیضایی)

مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست

تدوین: عباس گنجوی، مسعود کیمیایی

موسیقی: مجید انتظامی

طراح گریم: فرهنگ معیری

بازیگران: سعید راد، فریماه فرجامی، ایرن، خسرو شکیبایی، کوروش افشارپناه، علی محزون، احمد قدکچیان، توران مهرزاد، سعید پیردوست، امرالله صابری، جمشید هاشم پور،سعید امیرسلیمانی، علی ثابت، جلال پیشوائیان، اکبر معززی

تهیه کننده: علی هومانی، مسعود کیمیایی

محصول: کارگاه آزاد فیلم

تاریخ ساخت: 1361 (این فیلم  به نمایش عمومی درنیامده است)

زمان: 112 دقیقه

 

خلاصه داستان:

در کوران انقلاب یکی از ماموران عالی رتبه ساواک به نام امانی بالاله که فارغ التحصیل رشته پزشکی است ازدواج می کند. لاله در طول روز به مداوای مجروحان تظاهرات خیابانی مشغول است. امانی در شب عروسی به سازمان امنیت احضار می شود تا نظر خود را درباره آزادی و مرگ گروهی از زندانیان سیاسی که زیر اسم شان خط قرمز کشیده شده و محکوم به اعدام هستند اعلام کند. او وقتی در بررسی اسامی متوجه می شود که برادر لاله جزو زندانیان است رای بر اعدام برادر همسرش می دهد. لاله از تلفن های مکرر به خانه و غیبت امانی مشکوک می شود و از جمال دوست برادرش که عضو یک گروه مسلح است می خواهد که به تعقیب امانی بپردازد.لاله با یافتن دفترچه تلفن و اسلحه امانی نشانه هایی از ساواکی بودن همسرش به دست می آورد. مدارکی نیز که جمال در اختیار او می گذارد برایش شکی باقی نمی گذارد. بابازگشت امانی به خانه، لاله او را بازخواست می کند. امانی همسرش را به باد کتک می گیرد. لاله و بعد جمال که برای کمک آمده است امانی را هدف گلوله قرار میدهندو از پا در می آورند.

 

خلع سلاح

کارگردان: علی رضا داود نژاد

فیلم نامه نویس: علی رضا داود نژاد

مدیر فیلم برداری: آلبرت یاوریان

صدا: پرویز آبنار، مرتضی دهنوی، لئون کاراپتیان

طراح صحنه: مجید وزیری، رافائل بابائیان

عکس: شاپور پور امین

جلوه های ویژه: داود رسولیان، اکبر محمدی، محمد آقا جانی، رضا رستگار

تدوین گر: معصومه شاه نظری

موسیقی: مجید کیانی

طراح گریم: رضا رادمنش

بازیگران: محمد رضا داود نژاد، ویکتور آنانین، حسین میرآقائی، زهره میر آقائی

تهیه کننده: مهوش جزایری، علی رضا داود نژاد، بنیاد سینمایی فارابی

محصول: بنیاد سینمایی فارابی

سال ساخت: 1373

زمان: 100 دقیقه

 

خلاصه داستان:

راضیه همسر معاون فرماندار یکی از شهرهای گیلان برای پرهیز از کشف حجاب به روستایی در دور دست پناه می برد. آذری معاون فرماندار، در تنهایی خود تدریجاً به رهبر نهضت آزادی نسوان تعلق خاطر پیدا می کند. آنها تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند. در همین زمان دامنه جنگ جهانی دوم به ایران می رسد و استان گیلان به اشغال قوای روس در می آید و این واقعه همه چیز را دگرگون می کند ...


جوایز:

  • کاندیدای بهترین فیلم از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر 1373

  • کاندیدای بهترین کارگردانی از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر 1373

  • کاندیدای بهترین فیلمبرداری از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر 1373

  • کاندیدای بهترین جلوه های ویژه از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر 1373

  • کاندیدای بهترین صحنه آرایی از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر 1373

  • کاندیدای بهترین چهره پردازی از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر 1373

 

خمره

کارگردان: ابراهیم فروزش

فیلم نامه نویس: ابراهیم فروزش

مدیر فیلم برداری: ایرج صفوی

صدا: حسن زاهدی، بهروز عابدینی، چنگیزصیاد

عکس: سیامک زمردی

تدوین گر: چنگیز صیاد

موسیقی: محمد رضا علیقلی

بازیگران: بهزاد خداویسی، فاطمه ارزه، شمس الدین خوانین زاده، عباس خوانین زاده، اصغر بحری

تهیه کننده: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

محصول:  کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

سال ساخت: 1370

زمان: 87 دقیقه

 

خلاصه داستان:

خمره آب مدرسه ای روستایی، در دل کویر، ترک می خورد. فقط پدر یکی از دانش آموزان قادر است خمره را تعمیر کند، که او هم گرفتار کارهای مزرعه است. دانش آموز وقتی امتناع پدر را می بیند از ترس و خجالت از مدرسه می گریزد. او با پا در میانی معلم و دانش آموزان به مدرسه باز می گردد، و پدرش می پذیرد که خمره را تعمیر کند. معلم برای پرداخت دستمزد تعمیر کار پیشنهاد می دهد که دانش آموزان از خانه های خود تخم مرغ تهیه کنند. این موضوع موجب درگیری والدین با دانش آموزان و دانش آموزن با معلم می شود. تعمیر کار به قهر از پذیرفتن تخم مرغ ها خودداری می کند و تعمیر خمره معوق می ماند. وقتی مدرسه به خمره ای نو نیاز دارد زنی روستایی به نام خاور، به رغم مخالفت های دیگران، دوره می افتد تا با جمع آوری کمک های نقدی و جنسی خمره ای نو تهیه کند. شایع می شود که معلم کمک های نقدی و جنسی را برای خود می خواهد. او قهر می کند و وقتی درصدد است روستا را ترک کند اهالی مانع می شوند. و خمره نو را به مدرسه می آورند.


جوایز:

  • برنده پلنگ طلایی در چهل و هفتمین جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس 1994

  • برنده جایزه کنفدراسیون بین المللی سینماهای هنری در چهل و هفتمین جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس 1994

  • برنده جایزه دوم هیات داوران جوان در چهل و هفتمین جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس 1994

  • برنده جایزه محیط زیست در چهل و هفتمین جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس 1994

  • برنده جایزه دانش آموزان سوئیس در چهل و هفتمین جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس 1994

  • برنده جایزه بزرگ بهترین فیلم در چهارمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان اوبرویلیه، فرانسه 1994

  • برنده جایزه بهترین فیلم از سوی اتحادیه سینمای کودک و نوجوان فرانسه در چهارمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان اوبرویلیه، فرانسه 1994

  • انتخاب ویژه هیات داوران کنفدراسیون بین المللی سینمای هنر و تجربه در هشتمین جشنواره بین المللی فیلم دونکرک، فرانسه 1994

  • برنده جایزه بهترین فیلم در هجدهمین جشنواره بن المللی فیلم سائوپولو، در برزیل 1994

  • برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره فیلم بلفورت، فرانسه 1994

  • برنده جایزه بزرگ در پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کودکان سینه جونیور، فرانسه 1995

  • برنده جایزه بهترین فیلم از سوی فیلمخانه سلطنتی بلژیک، 1995

  • برنده جایزه تماشاگران در هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کودکان در وین، اطریش 1995

  • برنده فیلم نقره ای بخش چشم انداز سینمای کودک آسیا در نهمین جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان هند، حیدر آباد، 1995

 

خواب سفید

نویسنده و کارگردان: حمید جبلی

مدیر فیلمبرداری: تورج اصلانی

تدوین: ژیلا ایپکچی

موسیقی: پیروز ارجمند

طراح صحنه و لباس: ثریا طاهری

بازیگران: حمید جبلی، صغری کریمی، الیزابت امینی، یوسف پشندی، عباس مدبر

تهیه کننده: مجید مدرسی

سال ساخت: 1379

 

خلاصه داستان:

رضا شاگرد مغازه لوازم عقد و عروسی است و برای خیاط خانه ها وسایل دوخت لباس عروسی می برد. او از تنهایی رنج می برد و فکر می کند باید زنی را پیدا کند که بشود با او درد دل کرد.

 

یادداشت:

خواب سفید پس از پسر مریم (1377) دومین فیلم بلند حمید جبلی بازیگر توانای سینمای ایران است.

 

خواستگاری

کارگردان: مهدی فخیم زاده

فیلم نامه نویس: مهدی فخیم زاده

مدیر فیلم برداری: علی اکبر مزینانی

طراح صحنه: معصومه تقی پور، مهدی فخیم زاده

عکس: علی صادقی

تدوین گر: کامران قدکچیان

موسیقی: کامبیز روشن روان

طراح گریم: مهران روحانی، مینا فتحی

بازیگران: هادی اسلامی، ثریا قاسمی، اسماعیل محرابی، ثریا حکمت، مصطفی طاری، منیژه آقایی، محمد ابهری، مریم هژیروند، ناصر گیتی جاه، علی بر جسته، عیسی صفایی

تهیه کننده: علی اکبر مزینانی

محصول: آژیر فیلم

سال ساخت: 1368

زمان: 102 دقیقه

 

خلاصه داستان:

پیرمردی به نام جواد جلالی با داشتن چند فرزند و نوه بر اثر تشویق دوستان تصمیم می گیرد پس از سی سال که از فوت همسرش گذشته از نو ازدواج کند. او با پیرزنی که همسن و سال خود اوست، آشنا می شود. آن دو به رغم مخالفت فرزندان و آشنایان پای سفره عقد می نشینند.

 

خواهران غریب

کارگردان: کیومرث پور احمد

فیلم نامه نویس: کیومرث پور احمد، اصغر عبداللهی

مدیر فیلم برداری: داریوش عیاری

صدا: اسحاق خانزادی

طراح صحنه‍ : جمشید آهنگرانی

عکس: اردشیر شلیله

تدوین گر: کیومرث پور احمد

موسیقی: ناصر چشم آذر

طراح گریم: اکرم حاج آقا محمدی

بازیگران: خسرو شکیبایی، افسانه بایگان، پرویندخت یزدانیان، لادن طباطبائی، الهه علی یاری، الهام علی یاری

تهیه کننده: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، کیومرث پور احمد

محصول: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی

سال ساخت: 100 دقیقه

 

خلاصه داستان:

نرگس و نسرین، دختران دبستانی، روز جشن مدرسه ها، همدیگر را می بینند و می فهمند خواهران دو قلویی بوده اند که پس از جدایی پدر که یک آهنگساز است، با مادر که خیاط لباس عروس است، از هم جدا شده اند. آن دو تصمیم می گیرند جایشان را با هم عوض کنند، اما پدر و مادر متوجه این موضوع نمی شوند. کار بعدی آن دو، دور کردن ثریا، نامزد پدر است. پس از آن، نرگس و نسرین در خانه مادر بزرگشان پنهان می شوند، تا پدر و مادر، به اجبار با همدیگر دنبالشان بگردند. پدر و مادر، شب تا صبح، با اتومبیل شهر را زیر پا می گذارند و بعد به خانه مادر بزرگ می آیند.

دو قلوها باعث می شوند بار دیگر خانواده چهار نفری آنها تشکیل شود.


جوایز:

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر 1374

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین صحنه آرایی از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر 1374

  • کاندیدای بهترین فیلم از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر 1374

  • کاندیدای بهترین موسیقی از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر 1374

  • کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین نمونه فیلم از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر 1375

  • کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین پوستر از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر 1375

  • کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین عکس فیلم از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر 1375

 

خوش خیال

کارگردان: مهران تاییدی

تهیه کننده : مهران تاییدی، جلال قزل ایاق

فیلمنامه: مهران تاییدی

مدیر فیلمبرداری: غلام رضا آزادی

تدوین گر: مهران تاییدی

موسیقی: بابک بیات

صدا: عباس قهرمانی

طراح صحنه: مهران تاییدی

عکس: اکبر اصفهانی

طراح گریم: علی رضا چوپان، مهری لاری

بازیگران: افسانه بایگان، رضا رویگری، داود موثقی، حسین محب اهری، حسین عرفانی، شهلا ناظریان، علی سخاوت، فرخ لقا هوشمند، سعید شیخ زاده

محصول: شهر فیلم

سال ساخت: 1371

زمان: 103 دقیقه

 

خلاصه داستان:

سه دوست به قصد پولدار شدن از شهرستان عازم تهران می شوند. دو نفر از آنها سر خورده به زادگاه خود باز می گردند، اما سومی تهیه کننده سینما می شود. یکی راننده تاکسی می شود ودیگری (مهدی) مسافرخانه ای اجاره می کند. مهدی که همسرش فوت کرده با پسرش محمد زندگی می کند. سالها بعد سراج، دوست تهیه کننده آنها به زادگاهش باز می گردد تا مقدمات ساخت فیلمی را فراهم کند.

سراج با دوستان خود رو به رو می شود و مهدی که گرفتار وضعیت نامساعد مالی است از سراج کمک می خواهد، اما سراج به رغم وعده و وعید به قولش وفا نمی کند و مهدی در می یابد که بایستی در زندگی روی پای خود بایستد.

 

خونبارش

کارگردان: امیر قویدل

فیلم نامه نویس: امیر قویدل

مدیر فیلم برداری: علی مزینانی

طراح صحنه: حسن نور هانی

عکس: بهروز صادقی

جلوه های ویژه: حسن نورهانی

تدوین گر: علی لطفعلی

موسیقی: مرتضی حنانه

طراح گریم: حسن نور هانی

بازیگران: علی غفوری، قاسم دهقانی، عباس اسدی، حسن نور هانی، علی صالحی

تهیه کننده: رسول صدر عاملی

محصول: بخش فرهنگی بنیاد مستضعفان

سال ساخت: 1359

زمان: 123 دقیقه

 

خلاصه داستان:

روز هفدهم شهریور 1357 در جریان درگیری نظامیان با مردم در میدان نظام آباد و خیابان سبلان سه سرباز پادگان قصر به نامهای محمد محمدی خلص، علی غفوری سبزواری و دهقانی سنگستانی ، که نمی خواهند دست به خون مردم بیآلایند با اسلحه های خود به مردم می پیوندند. فرماندهان نظامی گروهی را مامور دستگیری آنها می کنند. نیمه شب به مخفی گاه سربازان فراری یورش می برند و محمدی خلص کشته و دو سرباز دیگر مجروح و دستگیر می شوند.

 

خون بس

کارگردان: ناصر غلام رضایی

فیلمنامه: مرتضی مختاری، ناصر غلام رضایی

مدیر فیلم برداری: فیروز ملک زاده

تدوین گر: معصومه شاه نظری

موسیقی: علی اکبر شکارچی

صدا: حسین غفاری، ابراهیم قاضی نژاد

طراح صحنه: ناصر غلام رضایی

عکس: محمد صادق طولابی

جلوه های ویژه: ایرج صفدری

طراح گریم: ایرج صفدری

بازیگران: مرتضی فلاحی،ابراهیم جوادی، فرخنده بهرامی و ........امیر علی بیرانوند

 

خلاصه داستان:

دریک نزاع دسته جمعی بین دو روستا در لرستان (عزیز بک) به قتل میرسد.براخاص پسر علی زمان به قتل متهم و آواره کوهها می شود.خانواده علی زمان ناگریز به روستای دیگری کوچ می کند. «آهو» خواهر براخاص، تنها کسی است که از مأوای براخاص خبر دارد. ریش سفیدان قبیله بر اساس عرف جاری،با اجرای مراسم«خون صلح» دو طرف منازعه را به آشتی و ختم غائله دعوت می کنند. «نظر بک» پدر مقتول براخاص را می بخشد. آهو،به عنوان خون بها به همسری «طیار بک» برادر مقتول،درمی آید. به دنبال این تفاهم براخاص با دختر دایی خود«مروارید»ازدواج می کند. آرامش پدیده آمده چندان به درازا نمی کشد. این بار خانواده نظر بک درمظان اتهام به قتل براخاص مجبور به کوچ شده واز طرفی «وحید»برادر مروارید،درپی تقاص خون براخاص بر می آید. مروارید می کوشد تا وحید را از انجام تصمیمش باز دارد. وحید با اسلحه طیار بک را تهدید به مرگ میکند، اما آهو سد راهش می شود. تلاش آهو و مروارید پایان بخشیدن به دشمنی ها است.