مصاحبه با ال گور

 مصاحبه با ال گور

 شخصیت اصلی و الهام دهنده مستند اسکاری حقیقت دردسر ساز-ال گورInterview with Al Gore-

ستاره واقعی امسال مراسم اسکار بازیگران خوش قیافه و شیک پوش و کارگردان های مشهور نبودند، بلکه ال گور معاون سابق رئیس جمهور آمریکا بود. کسی که در پی یک انتخابات مشکوک از جورج بوش شکست خورد و تصمیم گرفت تا خود را وقف کاری مهم تر از راهبری سیاست داخلی و خارجی آمریکا کند و آن کمک به نجات سیاره ای است که همه ما روی آن قرار داریم. جایی که در لفظ عوام آن را دنیا خطاب می کنیم. مکانی که در منظومه شمسی تنها زیستگاه مناسب نوع بشر است و در اثر اهمال کاری همین موجود در آستانه گرمایش تدریجی و تغییرات دردسر سازی است که می تواند حیات هر موجود زنده ای-از جمله خود انسان ها- را به خطر بیندازد.

حقیقت دردسر ساز یا تلخ و یا نابهنجار-اسمش را هر چه که می خواهید بگذارید!- چیزی به مراتب فراتر از یک فیلم مستند و شرح جهاد یک مرد برای آگاه کردن دیگران از این حقیقت و خطر بزرگ است. پایداری آلبرت آرنولد گور جونیور- متولد ١٩٤٨- در این راه نشان داد که می توان فارغ از پست و مقام به سعادت انسان ها اندیشید. خدا را بیرون از مسجد و کلیسا یافت و ماموریت غیر ممکن را ادامه داد.

البته بسیاری این فیلم را یک ترفند تبلیغاتی/سیاسی از طرف گور ارزیابی می کنند و شاید ره به خطا نیز نروند، اما آن چه در این لحظه اهمیت دارد؛ نفس عمل اوست. کاش دیگر سیاستمداران نیز از وی بیاموزند، انتخاب دیر هنگام بوش در اشاره به مسئله گرمایش زمین و تلاش برای یافتن راه حل هایی مناسب نشان از شنیده شدن پیام گور[رقیب سابق] دارد. آرزو می کنم دیگران نیز هر چه زودتر بشنوند.

 اگر مراسم امسال اسکار را تماشا کرده باشید، به خوبی پی برده اید که بیشترین ستایش ها از طرف مجریان مراسم و حاضران نثار او شد. فارغ از سه اسکاری که به حق نصیب فیلم یک حقیقت دردسرساز شد، سمبل امروز هالیوود یعنی لئوناردو دی کاپریو نیز زبان به تحسین و حمایت از وی گشود؛ تمامی حاضران با کف زدن و تشویقی طولانی  حضور دوباره او گور را روی صحنه همراهی کردند و جایزه انیمیشن سال نیز که تحت تاثیر فعالیت های گور ساخته شده بود، به پاهای شاد اهدا و در واقع پیروزی کاملی برای وی رقم زد.

اما این پیروزی برای ما چه پیامی غیر از این می تواند داشته باشد: این که فقط خاک سیاره ما نیست که درمعرض نابودی است، بلکه هوا و آب نیز در خطر است و روزهایی که می توانیم از این منابع طبیعی و زندگی بخش استفاده کنیم هر لحظه کمتر و کمتر می شود؟ این که کره ما روز به روز گرم تر می شود و بسیاری در اثر گرما جان خود را از دست می دهند؟ به نظر زمان آن رسیده که همین الان از خواب بیدار شویم، چون حتماً فردا دیر است....

آیا تا به حال شده عمداً قانون را زیر پا گذاشته باشید؟

بله. مخصوصاً وقتی بچه بودم. یک بار به تریلی هایی که مقابل مزرعه خانوادگی مان ایستاده بوند، سنگ پرتاب کردم و با رنگ اسپری نقاشی شان کردم. البته بعد موقع ارتکاب جرم گیر افتادم مجبور شدم به شرکت های مختلف باربری نامه های معذرت خواهی بنویسم.

بزرگ ترین ولخرجی و اسراف کاری تان چی بوده؟

فکر می کنم استخر شنای پشت خانه مان در نشویل. در ماه های گرم تابستان عین دواست. پولش را نقد ندادم. خانه را رهن بانک گذاشتم.

آخرین بار کی بیرون رفته و تفریح کردید؟

مگر برای تفریح حتماً باید بیرون رفت؟ اگر این کار لازم نباشد، باید بگویم شب گذشته. دوستان زیادی دارم، یک گروه بزرگ و آنها را برای کباب خوران [barbeque] به خانه ام دعوت کردم. تا ساعت دو نصف شب موسیقی گوش کردیم، نوشیدیم و خوش گذراندیم.

با IPod تان چی گوش می کنید؟

همه نوع موسقی توش هست. جک جانسون، مارک نافلر، بلک آید پیز و آلبوم آخر بروس اسپرینگتون و آلبوم های نیل یانگ و پل سایمون... من از همه نوع موسیقی خوشم میاد.

آیا به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید؟

بله، اما به نظر من صاحب آن قدرت تخیل نیستیم که بتوانیم تصور کنیم چه نوع زندگی می تواند باشد. فکر نمی کنم شبیه به زندگی باشد که روی این سیاره آن را تجربه کرده ایم.

آیا در برنامه های واقع گرایانه تلویزیونی[Reality Show] شرکت کرده اید؟

راستش را بخواهید آره، اسمش هم برنامه های کلینتون- گور بود.

آیا به چیزی حساسیت دارید؟

سگ ها، البته حساسیت چندان حادی نیست. دوتا سگ دارم و هر دو را هم دوست دارم. ولی بهشان اجازه نمی دهم همراه من در اتاق خوابم بخوابند.

محبوب ترین نوشیدنی تان؟

فکر می کنم بیش از اندازه نوشابه های گازدار می خورم. فکر می کنم به خاطر فاصله بین مسافرت های کوتاه و بلندی است که مرتباً می روم.

آخرین بار تماشای چه فیلمی را نصفه رها کردید؟

عموماً در این مورد صبرم زیاد است. اگر چیزی وادارم کند که فیلمی را نصفه نیمه رها کنم و بتوانم جلوی آن را بگیرم- که مرتباً این اتفاق می افتد- همیشه مجبور می شوم نتیجه این تصمیم را تحمل کنم. مثلاً یادم می آید وسط های فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک مغزم حسابی داغ کرده بود. ولی به نظر می رسید که کارگردان می داند دارد چکار می کند، ولی اوایل فیلم مثل گربه ای که با گلوله کاموا دارد بازی می کند، ما را شکنجه می داد.

محبوب ترین انیمیشن تان؟

Futurama، The Jetsons و عصر حجر و بیشتر از همه Futurama و  سیمپسون ها. راستش در این زمینه بی طرف نیستم چون کریستین، یکی از دخترهام سه سال برای مت گرونیگ کار کرده. از طرف دیگر خودم هم در چند قسمت نقش های کوچکی داشتم. یک بار نقش یک سر بریده شده را بازی کردم. قبل از این که با یک حقیقت دردسر ساز مشهور بشوم، بزرگ ترین نقش ام گفتن یک جمله از زبان همین سر بریده شده بود. بعضی وقت ها موقع پیاده روی در خیابان با آدم های زیادی برخورد می کنم که مرا می شناسند، ولی نه به عنوان معاون سابق رئیس جمهور، بلکه به خاطر آن جمله...

وقتی بچه بودید از دلقک ها ترسیدید؟

خیر، ولی به عنوان یک موضوع روانشناختی همیشه برای من جالب بوده که این موضوع زمینه ترس های بعدی بسیاری از انسان ها را تشکیل می دهد.

آیا یک انسان قادر به تغییر دنیا هست؟

بله و عموماً دنیا هم به همین شکل دچار تغییر شده. اما در واقع این کار زیر سایه آن آدم به وجود نمی آید، بلکه رسوخ کردن فکر او و حقیقت مسائل به دل دیگر انسان ها لازم است، تا آنها این پیام را بر دوش خود حمل کرده و معنی آن را بیش از پیش مقدس تر کنند.