ایران فیلم

The Greatest Gallery and Interesting Matter Cinema

ایران فیلم

The Greatest Gallery and Interesting Matter Cinema

یادی از مرحوم علی حاتمی

یادی از مرحوم علی حاتمی

علی حاتمی در ۲۳ امرداد ماه سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد و تا کنون حد اقل ۱۵ فیلم بلند سینمایی و سریال تلویزیونی ساخته است. اولین اثر سینمایی این هنرمند بزرگ در سال ۱۳۴۸ با عنوان « حسن کچل » ساخته شد و آخرین فیلم نیمه تمامش با نام « جهان پهلوان تختی » که یکی از بزرگترین پروژه های سینمایی او بعد از سریال « هزار دستان » بود، نا فرجام ماند.
او کار هنری خود را با تئاتر در زمینه ی نویسندگی آغاز کرد و نمایشنامه های « ساتن »، « قصه ی حریر »، « ماهیگیر »، « حسن کچل »، « چهل گیس » و شهر آفتاب و مهتاب » را برای تئاتر نوشت.
در زمینه ی فیلم نامه نویسی و کارگردانی حاتمی، حسن کچل را در سال ۱۳۴۸، طوقی ۱۳۴۹، باباشمل ۱۳۵۰، قلندر ۱۳۵۱، خواستگار ۱۳۵۲، ستارخان ۱۳۵۳، مجموعه ی تلویزیونی مثنوی مولوی ۱۳۵۴، سلطان صاحبقران ۱۳۵۵، سوته دلان ۱۳۵۶، هزاردستان ۱۳۵۸، حاجی واشنگتن ۱۳۶۱، کمال الملک ۱۳۶۳، مادر ۱۳۶۸، دلشدگان ۱۳۷۱ و جهان پهلوان تختی را از سال ۱۳۷۳ به جلوی دوربین برد و تا سال ۱۳۷۵ به نیمه رسانید ولی عمرش کفاف نداد و کارش نیمه تمام ماند.
علی حاتمی در طول فعالیت های هنری اش همیشه نگران ارزش هایی بود که اکنون تجدد و مدرنیسم لایه ی ضخیم و پرده ی زمختی بر روی آن کشیده و آن ها را محو و کمرنگ ساخته است. حاتمی آن چنان تاریخ را صمیمانه و ملموس روایت می کرد که دلنشین و دوست داشتنی بود. او راوی لحظه های تلخ و شیرین زندگی ایرانیان در خلال روزگاران بود. دوربین سینما بسان ابزاری در دستان توانمند حاتمی بود تا به واسطه ی آن غبار و پیرایه ها را از چهره ی تاریخ معاصر بزداید و جامعه ی ایرانی را از طریق فولکورها و سایر مظاهر فرهنگ و بومی با هویت واقعی اش آشنا سازد.
حاتمی همواره دغدغه ی روزگارانی را داشت که زندگی ایرانی آلوده ی مناسبات و معادلات پیچیده ی مدرنیسم نگشته و زندگی این گونه سرد، بی روح، خشن و فاقد معنی نگردیده بود.
افسوس، آینه ای شکست و فرو ریخت که رنگ نمی پذیرد و دلی از تپیدن باز ایستاد که تیرگی راهی به آن نمی یافت.
سوخته دلی از جمع سوته دلان رفت که سهم بسزایی در حفظ و گرامیداشت سنت های اصیل داشته و یادآور یادمان های گذشته بود.
میراث گران بهایی که حاتمی برای سینمای ایران باقی نهاد به عنوان باقیات صالحات او نام بانی شان را تا ابد در جریده ی هنر ایران بادوام خواهد ساخت. یادگارهای ارزنده ی حاتمی همواره زینت بخش فرهنگ و هنر این مرز و بوم بوده و دلدادگان هنر پیوسته قدردان خدمات جاودان این دلشده از تبار دلشدگان خواهند بود.
علی حاتمی بعد از ماه ها مداوا با بیماری مهلک و صعب العلاجی که او را سخت نحیف و رنجور ساخته بود در تاریخ ۱۵ آذر ماه ۱۳۷۵ دار فانی را وداع نموده، به سرای باقی شتافت. پیکر وی را در بهشت زهرا در قطعه ی ۸۸ ( قطعه ی هنرمندان و نویسندگان ) به خاک سپردند.
پیماد این واقعه محروم گشتن سینمای ایران از وجود انسانی لایق، هنرمندی درد آشنا، ادیبی سخندان، مورخی تیزهوش و سخن پروری نغزگو و شیرین گفتار بوده است.
در وصف سجایا و فضایل این هنرمند مردمی همین بس که در اوج بیماری حتی طی آخرین روزهای زندگی حضور در عرصه ی هنر را به خزیدن در کنج انزوا ترجیح داد.
بی تردید نور صحنه ی فیلم جهان پهلوان تختی از شمع وجود حاتمی تامین می گشت که ذره ذره سوخت تا چراغ سینما در این ملک روشن بماند. یادش گرامی باد.درباره بعضی از فیلم های حاتمی:

حسن کچل
نویسنده و کارگردان: علی حاتمی
مدیر فیلمبرداری: نصرت الله کنی
موسیقی: بابک بیات، اسفندیار منفردزاده
چهره پردازی: ایرج صفدری
عکاس: امیر نادری
شعر: علی حاتمی
آواز: عهدیه، کورس سرهنگ زاده، مهتاب، سوسن، افشین

بازیگران: پرویز صیاد، کتایون، صادق بهرامی، حسن خیاط باشی، حمیده خیرآبادی، یدالله شیراندامی، سیروس ابراهیم زاده، حسن رضایی، ثریا بهشتی،منوچهر احمدی،
سال ساخت: 1349

خلاصه داستان:

چل گیس، دختر حاکم، در طلسم دیو گرفتار می شود و حسن کچل توسط مادرش برای کسب تجربه از خانه رانده می شود. حسن در باغ مرموز با چل گیس آشنا می شود و به او دل می بندد. همزاد حسن به او می گوید که با فدا کردن جانش قادر خواهد بود طلسم دیو را بشکند. حسن ابتدا آرزو می کند شاعر بشود. اما وقتی به شاعری برمی خورد که برای کالاهای تجاری شعر می گوید از شعر گفتن منصرف می شود. او سپس آرزو می کند دوستی داشته باشد تا با او درددل کند. اما دوست یک رنگی پیدا نمی کند و پس از آن تصمیم می گیرد پهلوان شود. اما پهلوانی را می بیند که فقط در فکر شکست دادن رقبای خویش است. چل گیس به حسن می گوید که برای نجات دادن او بایستی شیشه عمر دیو را بشکند. حسن از سر خلوص و عشق می پذیرد عمرش را بدهد تا چل گیس آزاد شود. دیو که فداکاری حسن را می بیند از گرفتن جان او صرف نظر می کند. همزاد حسن با گفتن بسم الله غیب می شود و حسن و چل گیس به وصال هم می رسند.

باباشمل
نویسنده و کارگردان: علی حاتمی
مدیر فیلمبرداری: مازیار پرتو
تدوین: حسن مصیبی
موسیقی: مرتضی حنانه
طراح لباس: نصرت کریمی
عکاس: رضا بانکی
بازیگران: محمدعلی فردین، فروزان، ناصر ملک مطیعی، همایون، بهمن مفید، ثریا بهشتی، غلامرضا سرکوب، حمیده خیرآبادی، مرتضی احمدی، رضا بانکی

سال ساخت: 1350

خلاصه داستان:

لوطی حیدر و باباشمل طی برخوردی تصادفی با هم دوست می شوند. باباشمل به دیدن دختری به نام شوکت الملوک به او دل می بندد. لوطی حیدر نیز که از سالها پیش شیفته شوکت الملوک بوده است برای آن که مانعی در راه ازدواج آن دو نباشد تصمیم به ترک محله می گیرد. باباشمل نیز تصمیم می گیرد به دنبال لوطی محله را ترک کند. شوکت نیز به دیدار لوطی می رود و از او می خواهدکه از این سفر خودداری کند تا باباشمل هم در محله بماند و ازدواج آن دو سر بگیرد.
کارگردان: کار گروهی

فیلم نامه نویس: علی حاتمی، بر اساس نمایشنامه جعفر خان از فرنگ آمده نوشته حسن مقدم
مدیر فیلم برداری: مهرداد فخیمی
طراح صحنه: علی حاتمی، رشید لطفی
عکس: عزیز ساعتی، رضا رستمی
تدوین گر: عباس گنجوی
موسیقی: مرتضی حنانه
طراح گریم: عبدالله اسکندری
بازیگران: عزت الله انتظامی، محمد علی کشاورز، حسین سرشار، ارحام صدر، کلارا دخانی، جهانگیر فروهر، ایرج راد، سرور نجات الهی
تهیه کننده: علی عباسی، علی اکبر عرفانی
محصول: آرمان فیلم و سازمان سینمایی پیام
سال ساخت: 1366
زمان: 88 دقیقه
خلاصه داستان:

جعفر خان، فرزند حاج اکبر، از فرنگ باز می گردد و پدر با دیدن سر و وضع غیر متعارف او در می یابد که باید خود را به آب و آتش بزند تا بتواند از جعفر همانی بسازد که می خواهد. کوشش های پدر ناموفق می ماند، زیرا دولت نیز به جعفر میدان می دهد تا در جهت عملی کردن افکارش بتازد. جعفر مامور می شود تا در جعفر آباد، که به نیوجف تغییر نام داده، شهری صنعتی و فضایی بسازد. اهل روستا به عنوان عمله برنامه های جعفر به کار گماشته می شوند تا جامعه آرمانی او را بسازند. حاجی که نمی تواند جعفر را به راه بیاورد، پس از آن که می شنود او با یک دختر فرنگی ازدواج کرده سکته می کند و با مشورت داماد حاجی به جای بیمارستان روانه تیمارستان می شود. اما روانپزشک او را به خانه می برد و مراقبت می کند.
جعفر خان در غیبت پدر برنامه هایش را عملی می کند. با مساعدت روانپزشک و دکتر بیمارستان حاج اکبر سلامت خود را باز می یابد و همچنان بنای مخالفت با جعفر را می گذارد. جعفر پس از آن که مردم روستا را به جان هم می اندازد کشور را به مقصد فرنگ ترک می کند.

سریال هزاردستان
از علی حاتمی (۱۳۲۳-۱۳۷۵) است که به صورت سریال برای تلویزیون ایران ساخته شد. این سریال به داستان زندگی رضا خوشنویس در جوانی و پیری می‌‌پردازد و در پس پرده نقش پنهان یک شاهزاده قاجار در امور مملکت را بررسی می‌کند. در این مجموعه جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی، علی نصیریان، محمد علی کشاورز و تعداد زیادی از بازیگران توانای ایرانی نقش آفرینی کردند.
محیط بازیگری این سریال در محیطی بازسازی‌شده از تهران قدیم است.
مادر
نویسنده و کارگردان: علی حاتمی
مدیر فیلمبرداری: محمود کلاری
تدوین: حسن حسندوست
موسیقی: ارسلان کامکار
طراح صحنه: علی حاتمی
چهره پرداز: عبدالله اسکندری
بازیگران:مرحومه رقیه چهره آزاد، محمدعلی کشاورز، فریماه فرجامی، امین تارخ، اکبر عبدی، جمشید هاشم پور، حمید جبلی، حسین کسبیان، حمیده خیرآبادی، محبوبه بیات، اکرم محمدی، محمد ابهری، محمود بصیری، مرحوم محمود لطفی
سال نمایش: 1369
خلاصه داستان
پیرزنی که در آسایشگاه سالمندان به سر می برد به شش فرزند خود اطلاع می دهد که می خواهد در لحظات واپسین اعضای متفرق خانواده را در خانه قدیمی پدری ببیند. فرزندان که هر کدام با دیگری، به دلیلی، اختلاف دارند به یکدیگر گوشه و کنایه می زنند، اما نصایح و مرگ مادر موجب می شود که به هم نزدیک شوند.سوته دلان
نویسنده و کارگردان: علی حاتمی
مدیر فیلمبرداری: هوشنگ بهارلو
تدوین: موسی افشار
چهره پرداز: اتللو فاوا
طراح صحنه و لباس: علی حاتمی
عکاس: جعفر اکبری
بازیگران: بهروز وثوقی، شهره آغداشلو، فخری خوروش، جمشید مشایخی، جهانگیر فروهر، آتش خیر، مینو ابریشمی، سعید نیکپور، سعید امیرسلیمانی، اکبر مشکین، رقیه چهره آزاد، محمود بصیری
سال ساخت: 1356
خلاصه داستان:

حبیب آقا ظروفچی، کاسب خوش نامی است که در پیرانه سر ازدواج نکرده و زندگی اش را وقف مادر و برادر ناتنی اش مجید دوکله کرده است. برادر دیگرش کریم، که پرنده باز است با همسرش زینت سادات و فروغ الزمان که سالهاست به پای حبیب آقا نشسته با آن ها زندگی می کنند. مجید که به دلیل جمجمه بزرگش عقل سالمی ندارد و در مغازه حبیب آقا کار می کند و ظروف کرایه را به مجلس عزا و شادمانی می برد دل باخته دختری است که عکس اش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است. به تدریج حال روحی مجید وخیم می شود و حبیب آقا به امید شفا یافتن او را به امام زاده داود می برد. چندی بعد مجید از نو به یک بلیط فروش سینما دل می بندد و از خانه گریزان می شود. حبیب آقا او را می یابد و تصمیم می گیرد زنی را به عقدش در بیاورد تا شاید در بهبود وضع روحی مجید موثر واقع شود. حبیب آقا به واسطه دوست دوافروشش و باج خوری موسوم به دکتر زن معروفه ای به نام اقدس را در ظاهر زنی نجیب به خانه می آورد و مجید و اقدس مهر یکدیگر را به دل می گیرند و به رغم مخالفت حبیب آقا ازدواج و در خانه ای پرت افتاده زندگی می کنند. مجید از زبان حبیب آقا از گذشته اقدس مطلع می شود و حالش رو به وخامت می گذارد و از حبیب آقا می خواهد که او را به امام زاده برساند. مجید در میانه راه از اسب می افتد و می میرد.
حاجی واشنگتن
نویسنده و کارگردان: علی حاتمی
مدیر فیلمبرداری: مهداد فخیمی
تدوین: موسی افشار
موسیقی: محمدرضا شریف لطفی
بازیگران: عزت الله انتظامی، ریچارد هریسون، لودویکو دللویویو، دینو ماریو، اسماعیل محمدی، ماریا دوناتون، ماسیمو ژیگانتی
تاریخ اکران: 1377
خلاصه داستان:
حاجی حسین قلی خان به عنوان نخستین سفیر دربار ناصری به همراه دیلماج خود، میرزا محمود راهی ممالک اتازونی می شود و پس از دوماه به واشنگتن می رسد. او برای نمایش شوکت میهن باستانی خانه ای مجلل اجاره و عده ای خدمه (باغبان، آشپز، خدمتکار و دربان) نیز استخدام می کند. با وزیر امور خارجه و رئیس جمهور ینگه دنیا ملاقات می کند و پیمان دوستی می بندد. پس از مدتی میرزا محمود که با آرزوی تحصیل رشته پزشکی با حاجی همراه شده است، با رضایت او پی کار خود می رود. حاجی به دلیل مشکلات مالی خدمه خانه را جواب میکند. مشکلات و غربت ینگه دنیا حاجی را به مرز جنون می کشاند تا اینکه شبی سرخ پوستی که تحت تعقیب پلیس است به خانه او پناه می آورد. حاجی مرد سرخ پوست را همدمی برای خود می یابد و از تحویل دادن او به پلیس خودداری می کند. پادرمیانی ها کارگر نمی افتد و در پی منازعه با میرزامحمود که برای نصیحت حاجی آمده است، حاجی دچار حمله صرع می شود. مرد سرخ پوست برای آوردن پزشک به خیابان می رود. اما با گلوله ماموران پلیس از پا در می آید. چند روز بعد میرزا محمود حاجی را که خسته و درمانده است با کشتی راهی وطن می کند.

طوقی

نویسنده و کارگردان: علی حاتمی

مدیر فیلمبرداری: مازیار پرتو

تدوین: مازیار پرتو

موسیقی: اسفندیار منفردزاده

طراح صحنه و لباس: علی حاتمی

عکاس: اصغر بیچاره

بازیگران: بهروز وثوقی، آفرین، ناصر ملک مطیعی، ژاله علو، حمیده خیرآبادی، محسن آراسته، بهمن مفید، غلامرضا سرکوب، حسین گیل، شهرزاد، جلال پیشوائیان

سال ساخت: 1349

خلاصه داستان:

آسید مرتضی کبوترباز که با مادر نابینایش زندگی می کند. یک کبوتر طوقی دارد که چشم همه کبوتربازهای محل دنبال اوست. دایی مرتضی آسیدمصطفی برای خواستگاری نامزدش طوبی مرتضی را به شیراز می فرستد. اما مرتضی خودش عاشق طوبی می شود و پس از مراسم عقد طوبی را به کاشان می برد بی آنکه مادر و دایی اش را از این موضوع باخبر سازد. مادر مرتضی متوجه رابطه آن دو می شود و موقعی که پسرش را سرزنش می کند مصطفی سر می رسد و از ماجرا باخبر می شود. مصطفی که نمی داند طوبی به عقد مرتضی درآمده است عباس گاریچی و جواد خال دار را که با مرتضی خصومت دارند مامور کشتن مرتضی می کند. وقتی طوبی حقیقت را به مصطفی می گوید مصطفی از کشتن خواهرزاده اش صرف نظر می کند. عباس که چشمش دنبال کبوتر طوقی است ناخواسته مرتکب قتل طوبی می شود و مرتضی پس از کشتن عباس هدف گلوله امنیه ای قرار می گیرد و از پا در می آید.
دلشدگان

نویسنده و کارگردان: علی حاتمی

مدیر فیلمبرداری: محمود کلاری

تدوین: روح الله امامی

موسیقی: حسین علیزاده

چهره پرداز: عبدالله اسکندری

بازیگران: فرامرز صدیقی،‌امین تارخ، اکبرعبدی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، جلال مقدم، جمشید هاشمپور، رقیه چهره آزاد، شهلا ریاحی، لیلا حاتمی، توران مهرزاد، علی اصغر گرمسیری، منصور والامقام، فتحعلی اویسی
سال نمایش: 1371
خلاصه داستان:
در زمان سلطنت احمد شاه قاجار، تاجری فرهنگی به بهانه رونق فرهنگ و هنر قصد دارد با پر کردن صفحه از چند موسیقیدان ایرانی، ردیف های اصیل موسیقی ایرانی را که در شرف فراموشی است، از گزند گذر زمان محفوظ دارد. به همین منظور از آقا حسین دلنواز خواسته می شود که جمعی از بهترین نوازندگان را برگزیند. این قصد و برنامه سفیر به فرنگ در عمل با مشکلاتی مواجه می شود. اما استاد دلنواز خود تصمیم می گیرد و این برنامه را عملی می کند. در فرنگ صدای دلنشین طاهرخان، خواننده گروه به هنگام تمرین موجب شفای لیلا برادرزاده سفیر عثمانی می شود که در مجاورت باغ پانسیون گروه زندگی می کند. هوای سرد و موذی فرنگ طاهرخان را که جسما آدم ضعیفی است دچارذات الریه می کند. آنها پس از اتمام کار ضبط صفحه، دچار مشکلات مالی شده و مجبور می شوند برای جبران، کنسرتی برپا کنند. طاهر بیمار تمام جانش را در آوایش می نهد. در راه بازگشت، به زمان آغاز جنگ اول جهانی، کشتی مسافربری حامل آنها اشتباها مورد اصابت گلوله های توپ قرار می گیرد و اثاثیه مسافران به آب ریخته می شود. صندوق صفحات ضبط شده برامواج آب شناور می گردد

«« زندگی موسیقایی علی حاتمی و فیلمهایش »»»
نگاهی گذرا به نقش موسیقی در فیلمهای زنده یاد علی حاتمی
معناشناسی عناصر تشکیل دهنده در فیلمهای علی حاتمی را هنگامی میتوانیم حس کنیم که به توضیحات خود او توجه کنیم. این توضیحات مصاحبه ها و مقاله های او طی سی و چند سال فیلم سازی آمده و مجموعه ای از آنها در کتابی قطور جمع شده است. با این حال، نویسنده، آن را کافی نمیداند، زیرا گاه در نشریات دهه ۱۳۴۷- ۱۳۵۷ به مقاله های کوتاه و مصاحبه هایی از این فیلمساز بلند آوازه برخورد کرده است که در کتابهای چاپ شده در چند سال اخیر دیده نمیشود.

از این رو، کتابشناسی آثار قلمی علی حاتمی را هنوز نمیتوان کامل دانست. گذشته از این ها، مصاحبه های تلویزیونی و رادیویی او که در آرشیو های دولتی خاک می خورد را نیز باید به این مجموعه مفقودان افزود. علی حاتمی، از آنجا که به خواست و به تصریح خود، از قواعد کلاسیک و شناخته شده فیلم سازی پیروی نمیکرده، نحوه کار و زیبایی شناسی خود را توضیح میدهد. از این جهت، علی حاتمی، به نوعی کار مدرنیست ها را انجام میدهد. اشخاصی که بر پایه تست یا قواعد همه گیر و پذیرفته شده کار می کنند، نیازی به توضیح ندارند. اما هنرمند متفاوت و هنرمند خارج از این مدار، خود را توضیح میدهد.

یکی از قابل استفاده ترین«توضیحات» علی حاتمی درباره کار و زیبایی شناسی خاص خودش، گفتگوی بلندی است که هنگام نمایش سریال «هزاردستان» در ماهنامه فیلم انجام داد. اما در آنجا هم اشاره کمی به موسیقی هست و -اصلا تا جایی که نویسنده این مقاله میداند- گفتگوی و یادداشت مستقلی درباره علاقمندی های موسیقایی علی حاتمی در دست نیست. شاید کسی پیدا نشود که در این زمینه کنجکاوی کند و از او بپرسد؛ حتی نویسنده این یادداشت که در سال ۱۳۷۰ از لطف و محبت او در کار پژوهش بهره مند شده بود، نیز به فکرش نمیرسید که چنین گفتگویی با چنین محوری ترتیب دهد. در حالی که زنده نام علی حاتمی از این موضوع استقبال میکرد. وقتی این ایده به ذهن رسید که حاتمی رفته بود. برای هر کاری زمانی ویژه است و ... دریغ!

درباره زندگی موسیقایی علی حاتمی میتوان چند مقاله بلند نوشت، شاید در حد یک کتاب، که برای سینما دوستان و موسیقی دوستان، میتواند قابل مطالعه باشد. زندگی موسیقایی او، در بردارنده علاقه های موسیقایی او در دهه های زندگیش، نیز سلیقه های او در فیلمهایش است. مسلما این دو از همدیگر جدا نیستند و چه بسا که هر کدام نتواند توضیح دهنده دیگری باشند.

حاتمی دیگر نیست اما خانواده و دوستانیش هستند و میتوانند از او بگویند و از علاقه های موسیقایی او، نمیدانم که آیا با نواختن سازی آشنایی داشت یا نه، اما از فیلمهایش و از دیالوگهایی که نوشته، میزان آشنایی او با سازهای، دستگاهها و آوازها و هنرمندان بزرگ موسیقی ایرانی را میتوان حدس زد.
اکنون که پژوهش درباره زندگی موسیقایی این فیلمساز دلباخته فرهنگ و سنت قاجار، تا این حد وسیع و نیازمند امکانات است، و با توجه به اندازه در نظر گرفته شده برای مقاله، چاره ای نیست جز اینکه رد پای موسیقی را در سه فیلم شاخص از او پیگیری کنیم. این فیلمها کمابیش در آرشیوهای خصوصی پیدا میشوند، البته با کیفیتهای گوناگون، برای درک بهتر، لازم است که نسخه صاف و روشن و قابل شنودی از آنها داشته باشیم؛ همچنین در این جا از تجزیه و تحلیل فنی و تخصصی در ارتباط با پیوند تصویر و موسیقی صرف نظر شده و منظر کلی تری در نظر گرفته شده است که بتواند خواننده بیشتری داشته باشد.

حسن کچل (1349)

اولین فیلم موزیکال تمام رنگی در سینمای ایران بود که در زمان خود با اکران طولانی و استقبال پرشور روبرو شد و کارگردان جوان(26 ساله) را به شهرت رساند. یکی از منتقدین قدیمی که خود یکی دو فیلم نیز کارگردانی کرده، میگفت که علی حاتمی، اولین فیلم موزیکال ایرانی به معنی واقعی را ساخته، بدون اینکه از نمونه های خارجی –که در سینماهای تهران آنروز فراوان اکران میشدند- تاثیر گرفته باشد. به نظر میرسد که عنصر موسیقی و عنصر صحنه آرایی (دکور) در این فیلم بیشتر مورد توجه بوده تا زیباشناسی تصویری و مونتاژهای مختلف، موسیقی سراسر جاری در فیلم حسن کچل با این که عمدتا از نوع تصنیف و ضربی است، به هیچ عنوان نقش مرسوم و شناخته شده "موسیقی فیلم" را ندارد. فیلم، منظومه ای است از سلیقه های شخصی علی حاتمی در انتخاب تصاویر، قالب بندی ها، دکور و یا دیالوگ هایی که با مهارت هرچه تمامتر آنها را نوشته است. فیلم، سراسر روی دیالوگ هایی می چرخد که همه ضربی و آهنگین هستند؛ و داشتن آنها مهارت و ذوق بسیاری می خواهد. از معاصرین کسی را نمیشناسیم که چنین توانایی و استعدادی داشته باشد. لازمه اینکار، آشنایی عمیق با سنت ضربی خوانی و فرهنگ سنتی ایرانی است که علی حاتمی در آن استاد مسلم بود.

"حسن کچل" ضربی بیشتر بدون ملودی هستند و تاکید آنها روی ریتم است. اجرای دشوار و روان و زیبای آنها را با تنبک استاد زنده یاد امیر بیداریان (1311-1374) میشنویم. گروه باله پارس به سرپرستی استاد عبدالله ناظمی نیز در طراحی رقصهای آن مشارکت داشته است. خوانندگان آن نیز عهدیه بدیعی، کورس سرهنگ زاده و مهتاب (؟) بودند. صدای عهدیه را با چهره کتایون (چهل گیس) میشنویم. چهار آهنگساز معروف آن زمان نیز با علی حاتمی در این فیلم مشارکت کرده اند: اسفندیار منفردزاده، واروژان هاخباندیان و بابک افشار ؛ اما چنان که گفته شد، فیلم "حسن کچل" اساسا "موسیقی متن" به معنای شناخته شده آن ندارد. با این حال تصنیفهای کوتاه و بلند و ضربی آن از یاد نرفتنی است. نظیر این تجربه موزیکال را در "بابا شمل" نیز میشنویم اما نه به قدرت "حسن کچل".

سوته دلان (1356)

فیلمی متفاوت از تمام فیلمهای علی حاتمی و به عقیده نویسنده زیباترین و برازنده ترین فیلم اوست. داستان در فضای تهران جنگ جهانی دوم(1320-1325) و بعد از آن میگذرد. توانایی حاتمی در بازسازی فضاهای تهران آن روزگار، بی بدیل است و شاید آنرا بتوان با "سرب" (به کارگردانی مسعود کیمیایی و طراحی ایرج رامین فر-1367) مقایسه کرد.

این فیلم نیز دارای "موسیقی متن" نیست و در عروض سراسر، انباشته از تکه های کوتاه و بلندی است که سلیقه و زیبایی شناسی خاص حاتمی در صحنه های آن گنجانده است. میدانیم که در فیلمها حاتمی با همه بار نوستالوژیک و علاقه های تاریخ گرایانه نباید به دنبال مستند سازی و بازسازی مطابق با واقعیت گشت. خود او نیز عمدتا" چنین روشی را انتخاب کرده بود و بیشتر دغدغه روایت گری خود را داشت، نه رعایت وسواس های تاریخ نگارانه و یا مستند سازی. "سوته دلان" در فضای تهران شصت سال پیش میگذرد، در حالی که با موسیقی محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان انباشته شده است.

موسیقی ای که در آن زمان (1325-1320) مشابهی نداشت و عمیقا متعلق به زمان خود (1356-1350) بود؛ روایت موسیقایی از نوستالوژی هنری عصر قاجار. با این حال، تکه های انتخابی علی حاتمی روی صحنه ها، خوش نشسته و البته بیشتر شعر و کلام آن قطعات است که حمایت کننده قصه ها و غصه های پرسوناژهای فیلم (وثوقی و آغداشلو) است، نه موسیقی آن. حتی تصنیفی که مجید سه کله (بهروز وثوقی) نسخه کاغذی آن را در دست گرفته و با صدای بلند درکوچه میخواند، متعلق به سالهای دهه 1330 است. بعضی تکه های کوتاه و برشهای سریع و موثر را نیز نمیتوان از یاد برد. از جمله نوای پیانو پیانوی مشیرهمایون شهردار، هنگام برنامه رادیویی ورزش صبحگاهی، که فضای غبار و خراب زندگی مجید را نمایان میکند و اندوه عمیق آن محیط را پررنگ تر نشان دهد.

در تیتراژ فیلم، از گروه موسیقی ملی رادیو و مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ملی تشکر شده است. کار ارکستری مشکاتیان و لطفی با صدای پریسا، روی صحنه های فیلم خوش نشسته و موسیقی و تصویر، هماهنگ عمل میکند.

دلشدگان (1371)

"دلشدگان" تنها فیلم علی حاتمی است که "موسیقی متن" به معنی واقعی و استاندارد را دارد و مدیون حضور یک آهنگساز با استعداد است که فهم کاملی از فیلم و موسیقی فیلم دارد؛ حسین علیزاده، نوازنده تار و سه تار و آشنا به سنت موسیقایی قاجار، در این فیلم ممارست ها و توانایی های خود را نشان داده است. در صحنه هایی، برشهایی کوتاه از تارنوازی به شیوه قاجار میشنویم و در بعضی برشها، لحن و روش علیزاده را، هم در نوازندگی و هم در ارکستر نویسی. تعدادی از شاگردان قدیمی او به عنوان نوازنده و سیاهی لشگر با لباس مخصوص آن دوران در فیلم حاضر شدند؛ از جمله جهانشاه صارمی که از شاگردان قدیم علیزاده و لطفی است و اکنون سرپرست گروه "نهفت" است.

تا از یاد نرفتند باید یاد کنم از علی حاتمی، که به واسطه یک دوست- فهید نبوی- مجموعه کامل صفحات موسیقی دوره قاجاریه خود را روی پنج حلقه نوار کاست برایم ضبط کرد و در اینکار بی بخل و گشاده دست بود. هیچوقت لطف او را فراموش نخواهم کرد؛ زیرا آن صفحات بعد ها بسیار به کار آمدند. در آن زمان، یعنی سیزده سال پیش، شنیدن صفحات عصر قاجار و مقایسه با موسیقی "دلشدگان" که با کلام شیرین یاد فریدون مشیری و صدای پخته محمدرضا شجریان همراه بود، باعث تعجب و حتی دلزدگی شد.

نویسنده انتظار بازسازی فضا و تاریخ و موسیقی و وقایع تاریخ موسیقی عصر قاجار را داشت ولی اصلا هیچ چیز مطابق اصل، بازسازی نشده بود! لباسها، دکورها، قیافه ها و حتی موسیقی ها خیلی شیک تر و نو نوارتر از آنی بود که در عکسها دیده و در صفحه های گرامافون شنیده ایم. در آن زمان نویسنده فکر میکرد که یک سوژه عالی، یعنی وقایع ضبط صفحه گرامافون در سالهای 1293-1298 شمسی، به نفع یک روایتگری فانتزی و شخصی "حرام" شده است. دو نکته نیز شایسته تامل است؛ اول، آوازی که محمدرضا شجریان به تنهایی در فیلم میخواند و انصاف را که از بهترین خوانده های اوست (گویا صبح روزی در کوهستان با هوای بارانی، به کمک یک ضبط صوت دستی آنرا ضبط کرده است) دوم، موقعیت شناسی عالی علیزاده از لحظات مناسبی که تصویر با موسیقی جفت میشود و تاثیر میگذارد.

شجریان در آن فیلم، عمدا" از لب خوانی به شیوه فردین و ایرج خودداری کرد و علیزاده نیز محدوده کار را بر ساخت و ترانه و ضربی قرار نداد، بلکه موسیقی فیلم را به عنوان "هنر" در نظر گرفت و با هوشمندی نوشت و اجرا کرد.
طرح زیبای روی جلد نوار و پوستر فیلم نیز از یادنرفتنی است. زیرا با عناصر موسیقییایی انباشته شده است؛ از جمله یک گرامافون بوقی، نماد موسیقی عصر تجدید در ایران و نماد نوستالوژیک در فیلمهای ایرانی؛ این طرح را زنده یاد مرتضی ممیز کشیده و به فیلم دلشدگان تقدیم کرده بود.
... و ختم سخن

یاد می آورم از یک فیلم کوتاه تلویزیونی که به کوشش علیرضا مجمع درباره زنده نام، علی حاتمی ساخته شده بود و در ان از تکنوازی سنتور هنرمند ایرانی مقیم آمریکا، داریوش ثقفی استفاده شده بود. مجمع میگفت موسیقی ایرانی و ساز ایرانی روی فیلمهای هیچ کس به خوبی فیلمهای حاتمی "نمی نشیند"

یادش گرامی