ایران فیلم

The Greatest Gallery and Interesting Matter Cinema

ایران فیلم

The Greatest Gallery and Interesting Matter Cinema

گفتگوی با گلزار

  گفتگوی با گلزار

گلزار: به خاطر ایرج قادری بازیگر شدم.

به خاطر ترس از غربت به لس آنجلس نمی روم

گلزار: نه لس آنجلس، نه ازدواج، هنوز هم عاشق استقلالم

بدون اغراق و تملق، محمدرضا گلزار این روزها یکی از سوپراستارهای سینمای ایران می باشد که در بین مردم طرفداران زیادی پیدا کرده است. گیتاریست سابق گروه آریان، هنوز هم آن روزی را که با ایرج قادری در کنار ساحل خزر آشنا شد و پیشنهاد بازی در فیلم «سام و نرگس» را گرفت، هیچ زمان فراموش نمی کند.

او این روزها منتقدین زیادی دارد، اما محبوبیت وی در بین مردم آنقدر بالاست که هر زمانی در تیم والیبال هنرمندان به میدان می رود، جمعیت زیادی برای دیدن او به سالن می آیند.

در این شماره به خواست شما خوانندگان با گلزار گفتگوی دوستانه ای انجام  دادیم و او از ما خواست تا به شما بگوییم که گلزار نه ممنوع التصویر است، نه ممنوع الفعالیت و نه می خواهد به لس آنجلس برود و حالا حالاها هم قصد ازدواج ندارد.

در این صفحه تازه ترین حرف های بازیگر جوان سینمای ایران پیش روی شماست؛ با هم آن را می خوانیم.

بیوگرافی

«من، در اول فروردین 1356 در تهران به دنیا آمدم و در حال حاضر ساکن خیابان فرشته می باشم. خواهر بزرگم در کانادا مشغول به تحصیل است و برادر کوچکترم هم در تهران زندگی می کند... همه چیز را مدیون والیدینم هستم. اگر آنها نبودند نمی دانستم چه راهی را باید دنبال کنم.

 

شهرتم را مدیون ایرج قادری هستم

 

گلزار احترام به پیشکسوتان را فراموش نمی کند؛ «اگر در حال حاضر از من بپرسید که این شهرت هنری را مدیون چه کسی هستم، باید ابتدا از ایرج قادری نام ببرم. زمانی که برای کنسرت آریان به خزرشهر رفته بودم، در حال قدم زدن در کنار ساحل، ایشان را دیدم و با او آشنا شدم. در همان زمان از وی دعوت کردم تا به کنسرت ما بیاید. پس از اجرا بود که او نیز از من دعوت کرد تا در فیلم «سام و نرگس» بازی کنم و با همین بهانه وارد سینما شدم و پس از آن در هشت فیلم دیگر بازی کردم.

جا دارد یک بار دیگر از طریث شما (معما) از استاد قادری تشکر کنم.

 

ازدواج فعلا تعطیل

 

در حال حاضر مشغول بررسی چند پیشنهاد جدیدم. پس از بازی در فیلم آتش بس و فروش خوب آن با چند پیشنهاد خوب مواجه شدم که در حال حاضر مشغول بررسی آنها هستم و فعلا هم نمی خواهم به موضوعات حاشیه ای فکر کنم ... چند روز گذشته بود که خواندم یک نشریه تیتر زد: «گلزار می خواهد نامزد کند» در پاسخ نویسنده آن مجله باید بگوییم در حال حاضر قصد چنین کاری را ندارم و هر زمانی که فکر کنم می توانم تشکیل خانواده بدهم، این کار را انجام می دهم و پا پیش می گذارم. با این قبیل شایعات هم غریبه نیستم؛ چون می دانم که آنها برای فروش نشریه شان می خواهند از نام من استفاده کنند».

 

تشکیل گروه موسیقی جدید

 

پس از مدتی که با گروه آریان در بیشتر نقاط ایران کنسرت برگزار کردم و در آلبوم های آنان حضور داشتم، دیگر به این نتیجه رسیدم که نمی توانم در جمع این گروه حضور داشته باشم. از این رو خیلی راحت با بچه های گروه آریان خداحافظی کردم. البته در دنیای حرفه ای این حرف و حدیث ها وجود دارد و به نظر من دو طرف باید خیلی راحت با این موضوع کنار بیایند.

در این قضیه هم نه آنها از من ناراحت شدند و نه من با آنها دشمنی داشتم. حالا هم امیدوارم که در تمام برنامه های خود موفق باشند. الان نیز به فکر تشکیل یک گروه جدید موسیقی هستم. نوع سبک کارم هم طوری است که از گروه های موسیقی حال حاضر نمی خواهم الگوبرداری کنم.»

 

تبلیغات

 

شاید خیلی ها از اینکه گلزار در تبلیغات یک تولید کنندة پوشاک شرکت می کند و عکس وی بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی است، بر او خرده بگیرند، خود او در این باره می گوید: «در چند ماه گذشته چند شرکت از من خواستند تا محصولاتشان با تبلیغ من کار شود. من فکر نمی کنم اینکار ایرادی داشته باشد،  در همه جای دنیا این مسئله عادی است، از فوتبالیستها بگیرید تا هنرپیشه ها ... قراردادم با آن شرکت تولیدکننده پوشاک، تا چند وقت دیگر اعتبار دارد. من از البسه آنها استفاده نمی کنم، دلم هم نمی خواهد به خاطر پول، دست به هر کاری بزنم.»

 

و اما والیبال هنرمندان و قضیه خمس و زکات شهرت

 

«در تیم والیبال هنرمندان به دعوت بهمن سلطانی حضور پیدا کردم. فکر می کنم باید با انجام چنین کارهای خیرخواهانه ای خمس و زکات شهرتمان را بپردازیم... در حال حاضر دو بار به همراه این تیم به اصفهان رفتیم تا به جای داوری که مصدوم شده بود، بازی کنیم. البته از سوی تیم هنرمندان هم پیشنهاد شرکت در این تیم را داشتم، اما به خاطر اینکه نمی تواستم در تمرین ها شرکت کنم، از آنها عذرخواهی کردم؛ چون با حرفه ام، که بازیگری است تداخل پیدا می کرد، البته هیچ فرقی هم نمی کند که در کدام تیم بازی کنی، مهم کار خیری است که باید انجام داد. اکنون نیز هر از گاهی در تمرین های والیبال هنرمندان شرکت می کنم.»

 

ممنوع التصویر نشدم

 

«در این مدتی که در معرض نگاه ها هستم، خیلی ها سعی کردند با فریب افکار عمومی مرا در بین مردم خراب کنند. یکبار می گفتند که به خاطر حضور در یک مهمانی شبانه، ممنوع التصویر شده ام و پس از آن شایعه کردند که ممنوع الفعالیت هستم و ... اما با اکران فیلم آتش بس متاسفانه یا شاید هم خوشبختانه تیرهای شایعه سازان به سنگ خورد. من دیگر به این جنجال ها عادت کرده ام و طرح چنین سوژه هایی برایم عادی شده است. البته با آنهایی که سعی می کنند با ایجاد این حرفها به من ضربه بزنند، مقابله می کنم؛ چون آنها با من دشمنی دارند و نمی خواهند من در جامعه هنری پیشرفت کنم.»

 

رابطه با شریفی نیا

 

با محمدرضا شریفی نیا در فیلم «13 گربه روی شیروانی» همبازی شدم و بدون اغراق می گویم که ایشان در حال حاضر یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران می باشند که در تمام نقش ها، خوب و درخشان ظاهر می شوند. در فیلم «13 گربه روی شیروانی» هر زمان می خواستیم در لوکیشن جلوی دوربین برویم، شریفی نیا با شوخی های خود، صدای خنده گروه را بالا می برد و البته در کار هم جدی بود و این جدیت را به ما هم انتقال می داد. امیدوارم در آینده هم بتوانم با ایشان همبازی شوم. ناگفته نماند که شریفی نیا هیچ زمانی دوست ندارد در بیلیارد به من ببازد، اما هر بار که با او بازی کردم، توانستم او را شکست بدهم و حالا او می خواهد انتقام بگیرد. من نیز در پاسخ به او گفتم که هر زمانی حرفه ای شدی، با تو بازی می کنم. البته از دوستان شنیده ام که علی دایی هم در بیلیارد بسیار حرفه ای بازی می کند، پس از فرصت استفاده می کنم و از طریق معما او را به یک مسابقه دعوت می کنم.»

 

رفیق ناب

 

در بین بازیگران جوان حاضر با سروش گودرزی، بهرام رادان، امین حیایی، یوسف تیموری، حسام نواب صفوی و شهاب حسینی خیلی رفیقم و دوست دارم در فیلم هایی که در آنها ایفای نقش می کنم، با آنها همبازی شوم، البته زمانی که در گروه آریان بودم، در بین خوانندگان هم به امیر تاجیک و حامی علاقه زیادی داشتم، تا جایی که آنها چند بار مرا به کنسرت های خود دعوت کردند، همچنین از صدای علیرضا عصار و محمد اصفهانی هم خوشم می آید.»

 

لس آنجلس نمی روم

 

«قرار بود برای اکران فیلم «چشمان سیاه» به همراه ایرج قادری و ماه چهره خلیلی  ابتدا به دبی برویم و سپس راهی آمریکا شویم، اما زمانی که پایم به دبی رسید، از گوشه و کنار شنیدم که همه از رفتن من به لس آنجلس و توافق با یکی از شرکت های پخش موسیقی حرف می زنند. باور کنید با شنیدن این خبرها خیلی شوکه شده بودم و نمی دانستم چطور آنها می توانند به راحتی به خود اجازه بدهند که با زندگی یک انسان بازی کنند. آنها در واقع می خواستند مرا با شادمهر عقیلی مقایسه کنند... وقتی به تهران بازگشتم، پاسخ محکمی به آنها دادم و گفتم که من به خاطر غربت نمی توانم از ایران جدا شوم و نباید مرا با شادمهر عقیلی مقایسه کنند»

 

آبیته

 

از بچگی عاشق تیم استقلال بودم، در اصل در خانواده ای استقلالی رشد کرده ام، اما تا حالا بازی های این تیم را از نزدیک ندیده ام. امیدوارم در آینده بتوانم برای دیدن بازی تیم محبوبم به ورزشگاه بروم.

 

«زیاد مصاحبه نمی کنم، چون باید حرفی برای گفتن داشته باشم که بخواهم در نشریات حضور پیدا کنم، از این رو خیلی ها بر من خرده می گیرند که چرا مصاحبه کم انجام می دهم، اما از آنجایی که معما یک نشریه مردمی و پرخواننده، با شما به گفتگو نشستم تا از طریق شما حرفهایم را بزنم تا علاقمندان به هنر به شایعات توجه نکنند. در پایان برای همه شما آرزوی موفقیت می کنم».

 

 منبع: مجله معما

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد