ایران فیلم

The Greatest Gallery and Interesting Matter Cinema

ایران فیلم

The Greatest Gallery and Interesting Matter Cinema

نگاهی به فیلم روبان قرمز

 نگاهی به فیلم روبان قرمز

داوود و جمعه و محبوبه  سه شخصیت فیلم حاتمی کیا هستند . داوود همان حاج کاظم است و جمعه همان سلحشور . داوود نماینده آرمانخواهان عاطفی و جمعه نماینده آرمانخواهان عقلانی . داوود در گذشته زندگی می کند و جمعه در آینده . داوود بسته فکر می کند ولی جمعه آزاد وباز . و در این میان محبوبه که همان مردم است همان دنیا است که آرمانخواهان می خواهند آن را تغییر دهند می خواهند آن را بهترین کنند و می خواهند مردم ر اخوشبخت کنند .

من فیلم روبان قرمز رو بیشتر از آژانس شیشه تی دوست دارم . آخرش رو دوست دارم هر چند که همیشه حاتمی کیا با داوود و حاج کاظم رای می ده و آنها را پیروز می کند و جمعه را رها می کند تا تماشا کند !!! داوود زمین محبوبه را پاکسازی کرده و آنجا را در واقع از آن خود می داند و حتی به محبوبه می گوید اینجا مقدس است و او را مجبور می کند تا کفشهایش را در آورد او با محبوبه همانطور برخورد می کند که دشمنان محبوبه ! ولی جمعه آرام وبا زبانی دیگر با او حرف می زند او را نصیحت می کند او را از آینده آگاه می کند و به او اینده را روشن می کند به او می گوید باید حقش را بگیرد و او را تحریک می کند تا حقش را از داوود بگیرد د رواقع او می خواهد بوسیله محبوبه ( مردم ) به آرزوهای خودش برسد و می بینیم در سکانس دوئل محبوبه آنها را با کفشی فریب می دهد ( همان انفجار ) ولی محبوبه دائم به سمت یکی از انها مایل می شود انگار چاره ای ندارد . هر کدام از این دو می خواهند محبوبه را تغییر دهند مگر آدم کسی را که دوست دارد را تغییر می دهد؟ همان را که هست باید دوست بداری نه این که تغییرش دهی . داوود وجمعه خودشان و عقایدشان را دوست داشتند نه محبوبه را . ..

در سکانس آخر حاتمی کیا داوود را به سمت چشمه می برد و لاک پشت در آب چشمه شنا می کند وبه سمت نقشی از محبوبه می رود....  

 یک سکانس.....

محبوبه کنار شنی تانک کز کرده و به خواب فرو رفته است .جمعه با دوچرخه وارد حیاط می شود .محبوبه وحشت زده بلر می خیزد .جمعه دوچرخه را پارک می کند . محبوبه در سکوت به او زل زده است.

جمعه : صبح به خیر

محبوبه همچنان خیره به جمعه است . جمعه نزدیک می آید دستی مقابل صورت محبوبه تکان می دهد .

جمعه : کجاهستی محبوبه خانم؟ ( محبوبه در سکوت ) چیزی شده ؟ ( جمعه دستی به هم می کوبد ) من آمدم جمعه.

محبوبه : اینجا جن زده است .

جمعه : جن ؟

محبوبه : آره

جمعه : حالا که داوود نیست می گی جن زده ؟

محبوبه : چی شد؟ ( جمعه سکوت می کند . محبوبه با تردید) مرد؟

جمعه : دلت می خواد مرده باشه ؟

 محبوبه : اون دیوونه است .( با تمسخر) چشمه !

جمعه : ولی تو به دادش رسیدی .والا ممکن بود مرده باشه .

محبوبه : چه فکرهایی داشتم .گفتم میام خونه رو جارو میزنم شیشه ها رو می شورم.دوباره می شم محبوبه قدیم .( مصمم) من می خوام از اینجا برن تو کمکم می کنی ؟

جمعه : از من افغانی چه کاری بر می آد ؟                                                           

محبوبه دست رو تانک می گذارد .

محبوبه : این گنجرو بفروش !(جمعه کمی جا می خوره )خودت گفتی گنج منه .

جمعه به سمت دوچرخه اش می رود . محبوبه منتظر جوابی از جمعه است .جمعه به راه می افتهد. محبوبه به سمتش دویده و دوچرخه را می گیرد .

محبوبه : داری تنهام می ذاری ؟(جمعه سکوت می کند ) نصف این گنج مال تو ( جمعه می خندد محبوبه مایوس) پس تو دروغ گفتی .

جمعه : دروغ نگفتم.

محبوبه : پس چرا می خندی :

جمعه : از تقسیم سهمت می خندم.

محبوبه : کمه هر چی خودت می خوای بردار.

جمعه : من همه ش رو می خوام !

محوبه : پس من !

جمعه : توبرای چی می خوای ؟

محبوبه :می خوام یه جایی برم که یهخونه داشته باشه . یه حیاط یه چاه آب یه ننو ... ( جمعه غرق در کلام محبوبه .محبوبه ناگهان قطع می کند ) تو چرا پرسیدی ؟

جمعه : من هیچ سهمی از تانک نمی خوام .

محبوبه : پس چه مرگته ؟

جمعه : واقعا می خوای ازاینجابری ؟ ( محبوبه سرتکان می دهد ) مطمئنی ؟

محبوبه : اینجا دیگه جای محبوبه نیست. پر از مین و مخروبه . نه آبی نه چاهی .

جمعه : پس بذار فکر کنم .

محبوبه : همینجا فکر کن .

جمعه : من الان باید سر کار باشم .

محبوبه از مقابل دوچرخه کنار می رود .جمعه به راه می افتد . محبوبه خیره به رفتن جمعه است که ناگهان بر می گردد .

جمعه : آدرسشو می خوای ؟

محبوبه : آدرس کجا؟

جمعه : بیمارستان داوود .

محبوبه : وقتی برگشت می بینمش .

جمعه : اون گفت دیگه بر نمی گرده . حتی برای خداحافظی .

محبوبه جا می خورد. جمعه از خانه خارج می شود . محبوبه نگران به سمت در می رود .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد